۵ آبان ۱۳۹۲، ۹:۰۳

هرمنوتیک وجایگاه آن در معرفت تاریخی

هرمنوتیک وجایگاه آن در معرفت تاریخی

خبرگزاری مهر- گروه دین و اندیشه: هرمنوتیک که دانشی کلامی است به منظور استفاده در متون بالاخص متون علوم انسانی مورد توجه قرار می گیرد ومنظور ازآن علم تفسیر متن ویا به تعبیر بهتر توضیح، ترجمه، و فهمیدن اثر است.

لفظ و معنای هرمنوتیک

هرمنوتیک در فعل یونانی (هرمنویین) به معنی تفسیرکردن آمده است و صورت اسمی آن هرمینا (تفسیر درآثار فیلسوفان باستان ) است. ارسطو این تعبیر را به گونه ای مهم به شمار می آورد تا جایی که بخشی از رساله بزرگ و حجیم خود ارغنون را به یاری ارمینیاس به معنی (درباره تاویل در خصوص تفسیر) اختصاص می دهد. یونانی ها همواره به طور سنتس میان هرمنوتیک و هرمس (خدای پیام رسان) رابطه لفظی و معنوی برقرار می کنند.

بدین نحو هرمس دانش برخاسته از دیالکتیک در نگاه سقراط و افلاطون بود که شناختن بدون پیش فرض و برخاسته از گفت وگو و تعامل جمعی را برای انسان به ارمغان می آورد. جایگاه زبان در دو بعد معنوی و مفهومی آن بسیار مهم است و رابطه ذهن و زبان در برداشت های هرمنوتیکی و پدیدار شناختی قبل ملاحضه می باشد. بسیاری از اندیشمندان زبان را دریچه ارتباط انسان با هستی و جهان قلمداد می کنند. با آنچه که بیان شد می توان گفت: اصل و منشاء دانش واژه هرمنوتیک که ریشه های آن به یونان باز می گردد متضمن بیان، توضیح، ترجمه و در یک کلام عمل به فهم آوردن است.

مفهوم هرمنوتیک

هرمنوتیک را به طور معمول فن، هنر و نظریه تفسیر یا تاویل نوشتار و گفتار تعبیر می کنند، چنان که تفسیر ناظر به معنای ظاهری و تاویل راه یابی به معنای باطنی نوشتار و گفتار می باشد. از هرمنوتیک تعریف هایی متعدد ارائه شده است که به بخشی از آنها اشاره می گردد:

-هرمنوتیک به منزله نظریه تفسیرکتاب مقدس، روش شناسی لغوی، و علم فهم زبانی است.

-نسبت تفکر به تامل فلسفی است که می کوشد مفهوم فهمیدن را روشمند کند و به این پرسش پاسخ دهد که چه چیزی سازنده معنای هر چیز معنادار است.

-فعالیتی ادراکی و ارتباطی که می توان آن را به نظریه هایی تقلیل داد که با تجربه، تاویل، توضیح و تفسیر پدیده ها سر و کار دارد.

ساختار و ماهیت هرمنوتیک

باید گفت: هرمنوتیک از سه مولفه متن، مولف، ومفسر برخوردار است و آنچه که این مولفه را به هم مرتبط می کند تاویل، تفسیر و فهم معنای متن است. به تعبیر بهتر هرمنوتیک یک ساختار سه ضلعی است که متن قاعده آن، و مولف و مفسر اضلاع دیگر آن هستند. مرکز آن فهم پدیداری معرفت شناختی و در عین حال هستی شناختی است. هرمنوتیک به عنوان روش علوم انسانی به صورتی است که در مقایسه با علوم طبیعی فهمی کامل تر و انسانی تر از انسان به دست می دهد.

هرمنوتیک و جایگاه آن در معرفت تاریخی

با نظر به سیر پیدایش و تاریحچه هرمنوتیک در آثار افراد برجسته ای چون شلایرماخر، هابرماس، دیلتای، هایدگر و...و با توجه به مهم بودن هرمنوتیک در علوم انسانی می توان بیان کرد که هرمنوتیک به عنوان دانش، رهیافت یا مکتبی که مقوله فهم را چه از منابع نوشتاری و چه گفتاری موردنظر دارد، خواسته یا ناخواسته با تاریخ چه در سطح نظری و چه معرفت شناسی مقارن است. تاریخ به مفهوم کنشی جمعی در گذشته و یا هر تعریف و تعبیر دیگری یک هدف دارد و آن هم جهت بخشیدن به هستی انسان و ارائه راهکارهایی است که مستقیم یا غیر مستقیم در صدد بهتر کردن زندگی آدمیان در زمان حال می باشد. مورخان شناخت و تحلیل کنش های گذشته انسان را به کمک منابع تاریخی به انجام می رسانند و لذا منابع تاریخی بدیهی ترین وسیله برای رسیدن به هدفهای مورخان هستند. بنابرین با دقت در اهمیت و فایده دانشی چون هرمنوتیک می توان از آن به عنوان طریق یا طرق رسیدن به فهم در بسیاری علوم و همچنین در تاریخ بهره برد.

اهمیت هرمنوتیک در شناخت و فهم تاریخی را می توان در موارد ذیل جستجو کرد:

-کمک به ارتقای تاریخ در دو وجهه هستی شناسی و معرفت شناسی؛

-کمک به بلوغ تاریخ نگاری؛

-هموار کردن زمینه های طرح جدی (روش شناسی در تاریخ)؛

-ارائه الگوی نظام مند از تاریخ و پاسخ به این شبهه که تاریخ به امور منفرد جزئی و متغیر می پردازد و فاقد توانائی طرحی نظام مند است؛

-فراهم کردن زمینه های درک بین رشته ای در علوم انسانی و اجتماعی از جمله تاریخ و بسیاری موارد دیگر که می توان از آن نام برد.

کد خبر 2158032

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
  • نظرات حاوی توهین و هرگونه نسبت ناروا به اشخاص حقیقی و حقوقی منتشر نمی‌شود.
  • نظراتی که غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نمی‌شود.
  • captcha